سال :
دل نوشته
نیمه ی ماه خدا
ثانیه ها به عشق یار قربانی وصال می شوند می گذرند تا نیمه ی ماه خدا.
تا زمین و زمان را به تماشای طلوع اختری دیگر دعوت کنند و آسمان را نیز به شنیدن تلاوت سوره ی حَسَن
و آسمان نیز بی تاب از زیبایی این تلاوت.
و آسمانیان پروانه وار در حسرت طواف زمین
و هستی معطر از عطر کرامت و حُسن
و همگی در انتظار شنیدن صدای دل انگیز کودکی از چشمه سار کوثر
دریاها از دُرِّ درخشان تلاقی دو دریا در ملکوت عالم به تلاطم در آمده اند
و چه زیبا و شنیدنی است زمزمه ی این تلاطم؛ مرج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لا یبغیان یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان
پس سلام بر زمان که نویدت داد و سلام بر زمین که پذیرایت شد و سلام بر آسمان که طوافت کرد و سلام بر تو ای گوهر درخشان امامت ای حسن مجتبی !

تولدت مبارک باد
دل شعر
من از ازل حسنی ام و تا ابد حسنی
خبر رسید: که مادر شده است کوثر عشق
نشسته دلبر این طایفه، برابر عشق

حسن امید دو عالم، حسن برادر عشق
بیا و مژده بگیر از پدر و مادر عشق

بیا که شامل لطف خدا شویم امشب
به زیر پای کریمی فدا شویم امشب

ستاره می ‌چکد از گوشه‌ های چشم حسن
قنوت دست گدا و دعای چشم حسن

نوشته روزی ما را به پای چشم حسن
تمام ایل و تبارم فدای چشم حسن

من از ازل حسنی ام و تا ابد حسنی
حسن، عصاره ‌ی آیات مکی و مدنی

جزامی ام که نگاهم به راه او مانده
فدایی ام که سرم در سپاه او مانده

اگر دلم به دو چشم سیاه او مانده
یقین که عاقبتم بر نگاه او مانده

اگر نگاه کند، «عاقبت بخیرم» من…
به پای عشق حسن، هانی ام، زهیرم من

قیامتی است خدایی حسن، ز. پا تا سر
گرفته عطر نفس هاش، خانه را در بر

دلیل شادی بابا و خنده‌ی مادر…
به روی دوش نبی جای اوست تا آخر

گره زدم دل خود را به خاک بی حرمش
امید دارم همیشه به دست با کَرَمش

به آن نگاه پر از مهر و پاک و محترمش
برای توبه به درگاه حق، بیاورمش…

که او امید جهان است و شافع عَرَصات
هزار بار به این مرده داده آب حیات
شاعر: پوریا باقری
داستان
گذشت امام
امام بسيار با گذشت و بزرگوار بود و از ستم ديگران چشم پوشي مي کرد. بارها پيش مي آمد که واکنش حضرت به رفتار ناشايست ديگران، سبب تغيير رويه فرد خطاکار مي شد.
در همسايگي ايشان، خانواده اي يهودي مي زيستند ديوار خانه يهودي، شکاف برداشته و نجاست از منزل او به خانه امام نفوذ کرده بود. مردي يهودي از اين ماجرا باخبر شد. روزي زن يهودي براي درخواست نيازي به خانه آن حضرت رفت و ديد که شکاف ديوار سبب شده است که ديوار خانه امام نجس شود. بي درنگ، نزد شوهرش رفت و او را آگاه ساخت. مرد يهودي نزد حضرت آمد و از سهل انگاري خود پوزش خواست و از اينکه امام، در اين مدت سکوت کرده و چيزي نگفته بود، شرمنده شد.
امام براي اينکه او بيش تر شرمنده نشود. فرمود: «از جدم رسول خدا (صلي الله عليه و آله) شنيدم که گفت به همسايه مهرباني کنيد».
يهودي با ديدن گذشت و برخورد پسنديده ايشان به خانه اش برگشت و دست زن و بچه اش را گرفت و نزد امام آمد و از ايشان خواست تا آنان را به دين اسلام در آورد.
منبع: تحفه الواعظين، ج2، ص 106.
گلواژه
خویشاوند و بیگانه واقعی
امام حسن مجتبی (ع):
خـویشاونـد كسـى است كـه دوستـى و محبّت، او را نـزدیك كرده باشد و اگـر چـه نـژادش دور بـاشد و بیـگانـه كسـى است كـه از دوستـى و محبّت به دور است و گرچه نژادش نزدیك باشد.
منبع: تحف العقول ص 234
غربت هزارساله
بهار تویی
میلاد تو را خداوندِ ازل و ابد با مو به موی موشکافی دانش خویش حساب کرده بود تا تو در وقتی پدیدار شوی که برای قهرمانی سال ها بعد حتی ثانیه ای درنگ در کار نباشد.
باران سختی بر زبان آورد و خاک را به شنیدن واداشت. و خاک سراپا گوش از سر اطاعت سکوت کرد. باران مژده ای بر لب داشت که پروانه ها و پرستوها ناگاه سرازیر زمین شدند. هنوز باور نداشت. خاک هنوز حیرت زده بود که صدای لبخند آغازین تو زندگی را متولد کرد. همه ایستادند. همه سکوت کردند و لحظه ای بعد هیاهوی تماشای تو عالم را بزمگاهی ابدی بدل کرد. چه قدر ستاره بر زمین نازل شد چه قدر شکوفه از کویر سر زد. چه قدر نیایش و استغاثه به اجابت رسید لحظه رسیدن تو...
هیچ کس سر انکار تقدس میلاد تو را نداشت. هیچ کس بی یقین نبود که تو نجات دهنده حیاتی...
بهار است که تمام زمین را پر از خود کرده. هیچ فصل دیگری نیست. هیچ اندوهی نیست. هیچ نومیدی ای در کار نیست تویی که رویش و برکت آورده ای تویی که فرا رسیده ای برای فراوان شدن باران ها. برای حاصل خیزی تمام مزارع و بی کرانگی گندم ها در سفره ها و خانه ها... تو که قرارِ ازلی با انسان داری که پاسدار حرمت عشق و عزتِ آدمیت و یاد خداوند باشی. تو که خون رشادتی در رگ های آسمان ها و زمین...
نویسنده: سودابه مهیجی
کتاب
کنوز الحکم و فنون الکلم
این کتاب مجموعه ای مستند و بی بدیل درباره کلمات قصار، احادیث، خطبه ها و مواعظ امام حسن مجتبی (ع) در موقعیت های گوناگون است. این اثر به همت میرحسین جهانی طباطبایی جمع آوری شده و شامل عناوینی از جمله
خطبه امام حسن علیه السلام برای مردم و خطباء اهل شام
مفاخره امام حسن علیه السلام بر معاویه و یارانش
جواب امام حسن علیه السلام به سوالات حضرت خضر
جواب امام حسن علیه السلام به سوالات پادشاه روم
کلمات قصار امام حسن مجتبی علیه السلام
کرامت امام حسن علیه السلام به سائل
خطبه امام حسن علیه السلام پیرامون صلح با معاویه
و مواعظ امام حسن علیه السلام قبل از شهادتشان است.

کنوز الحکم و فنون الکلم
نویسنده: میر حسین جهانی طباطبایی
انتشارات طوبای محبت، قم، 1395
مهدویت
مهدی (عج) با هیچ طاغوتی بیعت ندارد!

امام حسن مجتبی (ع) می فرمایند:
مردم! آيا نمي‏ دانستيد که هر کدام از ما خاندان وحي و رسالت تحت سيطره و حاکميت طاغوت زمانش زندگي مي‏ کند و به ناچار فشار ستم بر او تحميل مي ‏گردد جز «قائم» ما، همو که روح خدا، عيسي بن مريم، به امامت او نماز مي ‏گذارد، چرا که خداوند ولادت او را مخفي و شخصيت او را نهان مي ‏دارد تا هنگامي که به دستور او ظهور کند، بيعت قدرت مداري را به گردن نداشته و تحت حاکميت ظالمي زندگي نکند. او نهمين امام معصوم، از نسل برادرم حسين است و فرزند بهترين زنان، خداوند در پشت پرده غيبت عمر او را به بلنداي آفتاب طولاني مي سازد و آنگاه به قدرت خويش او را در چهره جواني، کمتر از چهل سال ظاهر مي ‏سازد تا همگان بدانند که خداوند بر هر کاري تواناست.

منبع: بحارالانوار، ج 51، ص 132.