مذاکره نمایندگان نجران با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
گروهی از سیره نویسان و محدثان و مورخان اسلامی متن مذاکره نمایندگان نجران را با پیامبر نقل کرده اند ، ولی مرحوم سید بن طاووس خصوصیات مذاکره و سرگذشت مباهله را دقیقتر و جامعتر و مبسوطتر از دیگران نقل کرده است ، وی تمام خصوصیات مباهله را از آغاز تا پایان از کتاب مباهله محمد بن عبدالمطلب شیبانی ، و کتاب عمل ذی الحجه حسن بن اسماعیل نقل کرده است. [1] ولی نقل تمام جزئیات این واقعه بزرگ تاریخی که متأسفانه برخی از سیره نویسان حتی در اشاره به آن کوتاهی نموده اند ، از حوصله این کتاب خارج است ، فقط گوشه ای از مذاکرات آنان را که « حلبی » در سیره خود آورده است در اینجا منعکس می نمائیم .
پیامبر : من شما را به آئین توحید و پرستش خدای یگانه و تسلیم در برابر اوامر او دعوت می کنم سپس آیاتی چند از قرآن برای آن برای آنان خواند .
نمایندگان نجران : اگر منظور از اسلام ایمان به خدای یگانه جهان است ما قبلاً به او ایمان آورده و به احکام وی عمل می نمائیم .
پیامبر : اسلام علائمی دارد و برخی از اعمال شما حاکی است که به اسلام واقعی نگرویده اید چگونه می گوئید که خدای یگانه را پرستش می کنید ، در صورتی که شماها صلیب را می پرستید ، و از خوردن گوشت خوک پرهیز نمی کنید و برای خدا فرزند معتقدید ؟
نمایندگان نجران : ما او را خدا می دانیم زیرا او مردگان را زنده کرد ، و بیماران را شفا بخشید ، و از گِل پرنده ای ساخت ، و آنرا به پرواز در آورد ، و تمام این اعمال ، حاکی است که او خدا است !
پیامبر : نه ! او بنده خدا و مخلوق او است که او را در رحم مریم قرار داد . و این قدرت و توانائی را خدا به او داده بود .
یک نفر از نمایندگان : آری او فرزند خدا است زیرا مادر او مریم ، بدون اینکه با کسی ازدواج کند ، او را به دنیا آورد ، پس ناچار باید پدر او همان ، خدای جهان باشد .
در این موقع فرشته وحی نازل گردید و به پیامبر گفت که به آنان بگوید :
«إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثِمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ» [2]
وضع حضرت عیسی از این نظر مانند حضرت آدم است که او را با قدرت بی پایان خود ، بدون اینکه دارای پدری و مادری باشد از خاک آفرید. و اگر نداشتن پدر گواه بر این باشد که او فرزند خدا است پس حضرت آدم برای این منصب شایسته تر است زیرا او نه پدر داشت و نه مادر !
نمایندگان نجران : گفتگوهای شما ما را قانع نمی کند ، راه این است که در وقت معینی با یکدیگر مباهله کنیم ، و بر دروغگو نفرین بفرستیم و از خداوند بخواهیم دروغگو را هلاک و نابود کند .
در این موقع پیک وحی نازل گردید و آیه مباهله را آورد و او را مأمور ساخت تا با کسانی که با او به مجادله و محاربه بر می خیزند و زیر بار حق نمی روند ، به مباهله بر خیزد ، و طرفین از خداوند بخواهند که افراد دروغگو را از رحمت خود دور سازد .[3]
[1] کسانی که می خواهند به تمام خصوصیات این واقعه تاریخی واقف شوند ، به کتاب « اقبال » مرحوم ابن طاووس ص 496 – 513 مراجعه نمایند .
[2] سوره آل عمران، آیه ی 59.
[3] فروغ ابدیت، ج 2، فصل 57.