سال :
نواهنگی زیبا درباره شخصیت حضرت خدیجه سلام الله علیها
دل نوشته
خدیجه، حامی رسالت
سلام بر تو ای خدیجه، بانوی طاهره نور که آهنگ کوچ تو، یادآور سال های دلواپسی محمد در انتشار آخرین نغمه های آسمانی است.
آن زمان که مکیّان، دشنه بر دل سنگی شان می ساییدند تا محمد را در رسالت خویش تنها بگذارند.
تنها تو بودی که ثروت خویش را بر زخم های قلب محمد مرهم کردی
تا امروز، عطر اسلام، از پس تاریخ، به دست هایمان برسد.
این، لبخند آفتاب خیز تو در دوره حیاتت بود که سال های رفتنت را بر رسول خدا صلی الله علیه و آله، به (عام الاحزان) مبدّل کرد.
سلام و درود فرشتگان بر تو باد، ای بانوی رحمت!
شعر
مادر مرو که فاطمه ات زار و مضطر است
مادر مرو که فاطمه ات زار و مضطر است
هجر تو قاتل من غمدیده دختر است
غصه مخور به حال پدر چونکه بعد تو
زهرای کوچک توبرایش چو مادر است
در سرزمین شعب ابی طالب از محن
اکنون ز اوج داغ و عزای تو محشر است
گویا که سال حزن برای پدر بود
این سال غم که با غم دنیا برابر است
بار سفر تو بستی و رفتی ولی بدان
کوتاه عمر دختر مثل کوثر است
وای از دمی که فاطمه ات را تو از بهشت
بینی میان شعله و در پشت یک در است
جرم تو هست یاری پیغمبر خدا
جرم من حزین به خدا عشق حیدر است
آنکه فکنده لرزه به جانم نظاره بر
چندین کفن بود که به دست پیمبر است
بعد از شمارش کفن این روضه ام شده
یک کودک بدون کفن داغ مادر است

مجتبی صمدی
داستان
بی تابی فاطمه سلام الله عليها در وفات مادر و بشارت پیامبر صلي الله عليه و آله و سلم به وی
امام صادق علیه السّلام فرموده: هنگامى كه حضرت خدیجه سلام الله عليها رحلت نمود فاطمه سلام الله عليها كه كودكى بیش نبود دائماً خود را به رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نزدیك مى‏كرد و در اطراف او مى‏گشت و مى‏گفت: اى رسول خدا! مادرم كجاست؟ ولى پیامبر صلي الله عليه و آله و سلم به او پاسخى نمى‏داد و فاطمه به دنبال كسى بود كه بتواند پاسخ این سؤال را از او بگیرد، و پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم نیز در فكر بود كه چه جوابى به او بدهد، در این حال جبرئیل بر او نازل گردیده و گفت: خداوند مى‏فرماید: به فاطمه سلام برسان و به او بگو كه مادرت با آسیه همسر فرعون و مریم دختر عمران، در خانه‏اى است كه در بهشت قرار دارد و دیوارهاى آن از طلا و ستونهاى آن از یاقوت سرخ است. و فاطمه مى‏گفت: خدا سلام و سلامتى است، و سلام و سلامتى از او و به سوى اوست.
عوالم العلوم، ج 11 ص 114 ب 3 ح 1- امالى شیخ طوسى، ج 1 ص 178- بحار الانوار، ج 16 ص شماره 1.
گلواژه نور
با کوچ تو ای بانو؛ دیگر هیچ کاروانی در بیابان دلها، بی‌شوقِ کعبه یادت قدم نزد؛ که استواری امروزِ بنای دین، از برکت خشتِ نخستینِ توست
وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها تسلیت باد
غربت هزار ساله
توحید و یکتاپرستی که از زبان محمد به اهل زمین هدیه داده شد
خدیجه هم قدم به قدم با رسول خدا برای تبلیغ و جهانی شدن دین اسلام همراه شد
با عمل شروع کرد، مال بخشید، دل بخشید تا محمد امین برای رسالت آسمانی اش تنها نماند
بانویی آسمانی که مجذوب امانت داری محمد شد تا آنجا که مونس لحظه های رسول خدا شد
مجاهد بود خدیجه، در زمانی که انسان ها رسول خدا را رها کردند در سختی ها در مشکلات در غریب ماندن ها لحظه ای سرور خویش را رها کرد
مولای من
می خواهم جهاد کنم در رکابت از جانم، مالم و هر چه دارم خواهم گذشت تا امام بودنت را وَلیّ بودنت را در خلقت به اهل زمین برسانم
هر پیام‌ آوری همدمی می خواهد همنشینی همراهی
مولاجان افتخار بده مرا هم همراه خود کن در غیبت تا قدم به قدم از غیبت بگذریم و به ظهور برسیم
معرفی کتاب
حضرت خدیجه اسطوره ایثار و مقاومت
محمد محمدی اشتهاردی
ان‍ت‍ش‍ارات‌ نبوی
در اين كتاب از بانويي سخن به ميان آمده است كه نخستين زن مسلمان، و نخستين همسر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و از هر جهت مظهر كمالات انساني و ايثار و مقاومت بود، همسري خردمند، مدبّر و مهربان، مادري آزموده و فضيلت پرور، مجاهدي مقاوم و صبور، ايثار گري مخلص و بي نظير، راست قامتي با عزت و نستوه يعني حضرت خديجه‌ سلام الله علیها كه به راستي زندگي سراسر درخشان او، عالي‌ترين الگو براي زنان با شخصيت است.
این کتاب سه فصل دارد.
در فصل اول این کتاب به زندگي آن حضرت از آغاز ولادت تا آغاز بعثت مي‌پردازد.
فصل دوم كتاب درباره اسلام آوردن حضرت خديجه سلام الله علیها و فداكاري‌هايی که ایشان برای اسلام انجام داده اند، می باشد.
در فصل سوم، فضايل، فرزندان، وصيت، رحلت و نيز جايگاه و مقامات آن حضرت آمده است.
قدرت مدیریتی و سازماندهی حضرت خدیجه سلام الله علیها
با توجه به شرایط آن روزگار، که زن را از تمام احتیاجات محروم و دختران را زنده به گور می‌کردند و با توجه به موقعیت و فعالیت اقتصادی خدیجه سلام الله علیها می‌توان او را خردمندترین و کارآمدترین زن روزگار خود نامید. یکی از نویسندگان عرب در مورد او می‌نویسد:
«خدیجه این بانوی آگاه و پاک سرشت و این انسان شیفته‌ معنویت که حق‌گرایی، فضیلت طلبی و نواندیشی و عشق به کمال از ویژگی‌‌های او بود. از همان روزگار جوانی و پیش از آشنایی با پیامبر، یکی از دختران نامدار و بافضیلت حجاز و عرب به شمار می‌آمد. در جهان عرب نخستین، زن توانمندی است که در تجارت و مدیریت درخشید و در این راه شخصیت منطقه‌ای و شهرت جهانی به هم زد. به گونه‌ای که نام بلند او در تاریخ عرب و در آثار و نوشته‌های تاریخ نگاران پیش از اسلام نیز باشکوه و عظمت و به عنوان یک قهرمان بزرگ ملی آمده است».[1]
[1]محمدبن سلیمان کوفی، مناقب امیرالمؤمنین، قم، مجمع احیاء الثقافه الاسلامیه، ج2، ص 422.


اوصاف و فضایل حضرت خدیجه سلام الله علیها
این بانوى بزرگوار و الگوى ممتاز زن مسلمان، در نزد پیامبر اكرم از احترام و محبوبیت خاص برخوردار بود. رسول گرامى، آن خاتون محترم را بسیار دوست مى‏داشت، به مهر و درایت او آگاه بود. و از این رو در كارهاى خود با وى نه فقط مانند یك همسر، بلكه همچون یك دوست فهیم و دلسوز و یار صمیمى، مشورت مى‏كرد و به نظریاتى كه خدیجه ابراز مى‏داشت، با دیده‏ى احترام مى‏نگریست.
از حضرت على علیه السلام روایت شده است كه فرمود: «این جمله را از خود پیامبر اسلام شنیدم كه فرمود: بهترین زنان بنى‏اسرائیل در عصر گذشته، مریم بنت عمران، و بهترین زنان امت، امروز خدیجه بنت خویلد است. [1]
البته مقام والا و احترام و شخصیت خدیجه علیهاالسلام را نباید با معیارهاى عادى سنجید، چه مقام و احترام آن بزرگوار چنان بالا گرفت كه خداوند تبارك و تعالى به وسیله جبرئیل براى او سلام فرستاد و او را به پاداشى عظیم وعده داد كه هیچ كس دیگرى، اعم از گذشتگان یا معاصرینش یا از اصحاب رسول خدا، بدان مقام نرسیده بودند.
بخارى یكى از محدثین بزرگ اهل سنت كه یكى از شش «صحیح» عمده و معتبر جهان تسنن از آن اوست، نقل مى‏كند: «عایشه مى‏گوید: درباره‏ى هیچ زنى به اندازه‏ى خدیجه حسرت نكشیدم و حسادت نبردم وقتى شنیدم كه پروردگارش او را به بهشت وعده داده است.» [2]
این سخن عایشه، دور از واقعیت نبوده است. چون مى‏دانیم كه خدیجه نخستین همسرى است كه پیامبر اكرم قبل از آغاز رسالت اختیار كرده و مدتى طولانى، نزدیك به 25 سال با وى زندگى كرده است. با این كه حضرت رسول، پس از وفات خدیجه با برخى از زنان دیگر مانند عایشه، صفیه، ام‏سلمه، و ... هم وصلت نموده، ولى در تمام مدتى كه همسران دیگرى در خانه داشت، باز از خدیجه به شایستگى یاد مى‏كرد، نام او را با احترام مى‏برد و همواره خاطره‏ى او را گرامى و عزیز مى‏داشت چنان كه درباره‏اش مى‏فرمود: «هرگز خداوند متعال بهتر از او را بر من نصیب نفرموده است. او روزى كه من نیاز به كمك داشتم، به یارى‏ام آمد و دستم را با مهر و عطوفت گرفت؛ روزى به من ایمان آورد كه جهانیان نسبت به من كفر مى‏ورزیدند، و روزى مرا تصدیق كرد كه جهانیان تكذیبم مى‏كردند، خداوند از او به من اولاد عنایت كرد.» [3]
این سخنان صریح و بى‏شائبه از زبان مبارك پیامبر گرامى اسلام به خوبى مى‏رساند كه خدیجه از چه موقعیت ممتازى در نزد پیامبر، و از چه شخصیتى برخوردار بوده است.
عایشه مى‏گوید: روزى نمى‏شد كه پیامبر اسلام از خدیجه ذكر خیرى به میان نیاورد. به حدى كه روزى غیرت و تعصب زنانه بر من غالب شد و با همان حال (حسادت) گفتم: آیا او زن سالخورده‏اى نبود كه خداوند متعال بهتر از او نصیب تو كرده است؟ (منظور عایشه از این سخن، ابراز وجود و بیان ارزش خودش بوده است، زیرا خود را كه زنى بسیار جوان بود با حضرت خدیجه مقایسه كرده و خواسته است كه امتیاز جوانى خود را مطرح كند. اما خودش ادامه مى‏دهد:) پیامبر اسلام به شدت غضبناك شد، به حدى كه موهاى جلوى سر مباركش از شدت غضب تكان خورد و آنگاه آن جملات تحسین‏آمیز را (كه فوقا نقل كردیم) درباره‏ى خدیجه بیان فرمود.
و باز عایشه مى‏گوید: «هر وقت در منزل گوسفندى ذبح مى‏شد، پیامبر اسلام مى‏فرمودند: از گوشت آن براى دوستان خدیجه هم بفرستید. روزى به این وضع اعتراض كردم، ولى پیغمبر فرمودند: من دوستان خدیجه را نیز دوست مى‏دارم.» [4]
آنچه ذكر شد فقط مشتى از خروار بود. وگرنه احادیث بسیار زیادى در دست داریم كه از طریق دانشمندان اهل سنت هم نقل شده است و همه از اوصاف درخشان و شخصیت ممتاز و احترام فوق‏العاده‏ى خدیجه سخن مى‏گویند: از جمله در احادیث فراوان از طریق علماى عامه و خاصه، آمده است كه: كامل‌ترین و بهترین زنان از نظر ایمان چهار تن بوده‏اند كه عبارتند از آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون)، مریم دختر عمران (مادر حضرت عیسى مسیح) خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر پیامبر اسلام. [5]
لذا به خاطر همین اوصاف و فضایل، همین شخصیت و بزرگوارى، همین كاردانى و شایستگى و عطوفت و درایت و سایر امتیازات فوق‏العاده‏ى آن بانوى عزیز بود كه پیامبر اسلام، مادامى كه خدیجه كبرى زنده بود، با زن دیگرى ازدواج نكرد و با آن كه در آن زمان، شرایط خاص زمانى و مكانى و سنت‏هاى قومى و منطقه‏اى تعدد زوجات را به صورت امرى كاملاً عادى مى‏نگریست و مردان بسیارى در یك زمان چند همسر در خانه داشتند، و با آن كه قوانین اسلام نیز با تحقق شرائط لازم این اجازه را در اختیار هر فرد عادى هم مى‏گذاشت - چه رسد به پیامبر خدا - باز رسول اكرم هم هرگز در طول حیات خدیجه از این حق خود استفاده نكرد.
نكته‏ى مهم آن كه خدیجه در حساس‏ترین شرایط زندگى پیامبر اسلام - چه آن زمان كه وجود مباركش در آستانه‏ى نزول وحى قرار داشت و همه چیز دگرگون شده بود، و چه آن زمان كه وحى الهى بر قلب پاكش نازل مى‏شد و جهانى را به لرزه درمى‏آورد - همواره رسول اكرم را به خوبى درك مى‏كرد. او را به طور صحیح شناخت و به واقعیت‏هاى والاى وجودش پى برد. رسالت او را به روشنى فهمید و آن را با تمام جانش پذیرفت و با همه‏ى توان خود در راه تثبیت و گسترش آن ایستادگى كرد. و به راستى كه كمتر همسرى مى‏تواند این چنین حساس و فهمیده و با كمال و عمیق و عالم و واقع‏بین باشد.
[1]عمدة ابن بطریق، ص 24 .
[2] صحیح بخارى، جزو پنجم، باب 30، ص 114
[3]همسران رسول خدا، ص 18. به نقل از استیعاب ابن عبدالبر.
[4] منبر الاسلام و توفیق الاعلم .
[5] استیعاب و صحیح بخارى.


ایثار و فداكارى حضرت خدیجه سلام الله علیها
خدیجه براى پیامبر اسلام نمونه‏ى یك همسر فداكار و ایثارگر بود. از همان آغاز زندگى مشترك تا آخرین لحظه‏ى حیات پرثمر خویش، در تمام مدت بهترین یار و یاور و مهربان‌ترین مونس پیامبر محسوب مى‏شد. در روزهاى آرامش نزدیك‏ترین همدم پیامبر، در ایام دشوارى و در گیر و دار شداید زندگى صبورترین و پر تحمل‏ترین مددكار، و در تمام حوادث سخت و مصیبت‌هاى پى‏ در پى قوى‏ترین پشتیبان و همقدم و همراه رسول اكرم بود. در تمام شدائد و دشواری‌هایى كه در سال‌هاى بعد از بعثت براى پیامبر و مسلمانان رخ مى‏داد، خدیجه نه تنها مونس پیامبر و موجب تسلى خاطرش بود، بلكه چون مادرى مهربان براى تمام مسلمان‌ها نیز مایه‏ى امید و پشت‌گرمى و قوت قلب به شمار مى‏رفت، و با صبر و شكیبایى بى‏حساب و قدرت تحمل شگفت‏انگیز و پایدارى و مقاومت شگرفش سرمشق دیگران نیز قرار مى‏گرفت. علاوه بر آن هرگز از بذل مال فراوانش در راه هدف الهى پیامبر و گسترش و تقویت اسلام دریغ نورزید.با آن قدرت مالى و شهرت و مقامى كه داشت، و با آن كه قادر بود بهترین زندگى‏ها را داشته باشد و در كمال نعمت و رفاه و آسایش بسر برد، ولى تمام مظاهر زندگى دنیوى را به دور ریخت و در عوض با تمام ناملایماتى كه به خاطر زندگى با پیامبر بر او روى آورده بود دست و پنجه نرم كرد. سال‌ها، با زجر و شكنجه شوهر بزرگوارش، با تهدیدهایى كه بر زندگى هر دو سایه انداخته بود، و با تن دادن به تبعید و محاصره و حتى تحمل روزهاى گرسنگى و شب‌هاى بیدارى، به آسانى كنار آمد، تا هر روز قدمى تازه در راه نیل به اهداف عالیه‏ى اسلام و پیاده كردن برنامه‏هاى قرآن و پیشرفت مكتب انسان‏ساز اسلام بردارد.
در تمام شدائد و دشواری‌هایى كه در سال‌هاى بعد از بعثت براى پیامبر و مسلمانان رخ مى‏داد، خدیجه نه تنها مونس پیامبر و موجب تسلى خاطرش بود، بلكه چون مادرى مهربان براى تمام مسلمان‌ها نیز مایه‏ى امید و پشت‌گرمى و قوت قلب به شمار مى‏رفت، و با صبر و شكیبایى بى‏حساب و قدرت تحمل شگفت‏انگیز و پایدارى و مقاومت شگرفش سرمشق دیگران نیز قرار مى‏گرفت. علاوه بر آن هرگز از بذل مال فراوانش در راه هدف الهى پیامبر و گسترش و تقویت اسلام دریغ نورزید.