دکتر ناصر القفاری می گوید: حكيمه در اين روايت او را سوسن مينامد و در آن حديث او را نرجس. همچنانكه در بعضي از روايات برايش نامهاي ديگري آوردهاند و هركس هرچه خواست جعل ميكند و كتابهاي شيعه دوازدهامامي همه را جمع كرده است. [1]

نقد و بررسي
گرچه اين اشكال آنقدر سست است كه نيازي به پاسخ ندارد، اما براي اينكه هيچ يك از انتقادهاي آقاي قفاري بيپاسخ نمانده باشد، باید گفت: همچنانكه برخي از محققان نوشتهاند، در آن زمان تعدد اسامي كنيزان امري شايع بوده است؛ زيرا مردم براي خوشآمدگويي كنيزان، آنها را به اسامي گوناگوني ميخواندند و به همين دليل است كه بسياري از اسامي مادر امام مهدي ارواحنا له الفداء همچون نرجس، ريحانه، سوسن و... ، اسامي گلها هستند. [2]
ما مشابه اين گوناگوني اسامي و القاب را در شخصيتهاي ديگر نيز ميبينيم. براي نمونه، محدثان اهلسنت از پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم چنين روايت كردهاند:
براي من نامهايي است: من محمدم، من احمدم، من ماحي هستم كه خداوند به وسيله من كفر را محو ميكند. من حاشرم كه مردم پس از من محشور ميشوند. من کسی هستم که پس از او پیامبری نیست. [3]
همچنين براي آن حضرت، به استناد احاديث ديگر، اسامي ديگري برشمردهاند. [4] البته هيچ محققي تعدد اسامي و القاب آن حضرت را دليل بر ساختگي بودن شخصيت آن حضرت ندانسته است. با توضیحات یاد شده روشن شد که نه روایات مربوط به نام مادر امام مهدی ارواحنا له الفداء جعلی هستند و نه کتابهای شیعه جعلیات را گردآوری کرده است.