montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net

شيخ‏ حسين ‏بن حمدان ‏در کتاب هدايه روايت کرده از جماعتي که در کربلا از ايشان از جعفر کذاب و کار او قبل از وفات عسگری ين عليه السلام و بعد از وفات برادر او حضرت امام حسن عسگری عليه السلام و از آنچه او ادعا نمود و از براي او ادعا کردند سوال کرده بود که آن جماعت گفتند از جمله اخبار جعفر آنست که مولاي ما حضرت هادي عليه السلام ميفرمود که از پسر من جعفر بپرهيزيد زيرا او از من بمنزله نمرود است از نوح که بخدا عرض ‏کرد نوح رب ان ابني من اهلي يعني ‏پروردگارا بدرستي که پسر من از اهل من‏ است خطاب رسيد انه ليس من اهلک انه‏ عمل غير صالح يعني او از اهل تو نيست او عملي است غيرصالح و مولاي ما حضرت عسگری عليه السلام بعد از فوت پدر بزرگوارش ميفرمود الله الله بپرهيزيد از خدا باينکه برادر من جعفر را بر سري از اسرار ما مطلع کنيد زيرا که مثل من و مثل او مثل هابيل و قابيل دو پسر آدم ميباشد که قابيل حسد برد بر هابيل بر آنچه خدا عطا کرده بود باو از مقام و اگر جعفر قادر بود بر قتل من کرده بود لکن خدا غالب است بر کار خود هر آينه شکايت مينمايند اهل شهر و خانه از زن و مرد و نوکر و خدمتکاراز کار جعفر و ميگويند او در خانه خود زنهاي خواننده مياورد که از براي ‏او خوانندگي مي کنند و دف و ني مي زنند و شرب خمر مي کند و پول و خلعت مي دهد باهل خانه خود که اين اعمال را کتمان ‏نمايند و کتمان نميکنند - و بدرستي که ‏شيعه بعد از وفات حضرت عسگری علیه السلام او را ترک دادند و بر او سلام نکردند و گفتند که ما بعد از آن اعمال قبيحه که از او مي بينيم بسبب آنها شايسته آتش مي شود چگونه باو وثوق کنيم و بدرستي که جعفر در شب وفات حضرت عسگری ‏عليه السلام خزاين آن حضرت را با آنچه در خانه بود مهر نمود و چون صبح ‏گرديد ديد که در خزينه‌ها و در خانه چيزي باقي نمانده مگر چند کنيز و غلام و خادم پس آنها را برد و در باب ‏اموال از ايشان مواخذه نمود جواب گفتند که ما را چرا مي زني والله ديديم که متاع و ذخاير و جميع آنچه در خانه بود بر شترها بار شده برفت و درها همانطور که بود باز بسته شد و مهر شد و ما نه قدرت بر حرکت داشتيم و نه قدرت بر کلام و جعفر چون اين بديد و بشنيد از شدت تاسف و اندوه بسر خود مي زد و آنچه داشت بفروخت و بخورد تا آنکه محتاج قوت روز خود گرديد و بيست و چهار نفر اولاد و زنان و کنيزان و خدم و حشم او گرسنه ماندند تا آنکه فقر و پريشاني او بحدي رسيد که جده مادري حضرت عسگری عليه السلام از مال خود از براي او آرد و گوشت مي فرستاد و از براي حيوانات او کاه مي داد و از براي اولاد او و مادرهاي ايشان و خدم و حشم لباس و نفقه انفاذ مي نمود و هر آينه ديده شده از جعفر زياده از آنچه ‏ذکر کردند نسئل الله العصمه و العافيه من البلاء في الدنيا و الاخره .
معجزه بيست ‏و هفتم


در خواست عضویت جهت دریافت ایمیل
نام:
ایمیل:
montazar.net

نظر سنجی
مایلید در کدام حوزه مطالب بیستری در سایت گذاشته شود؟
معارف مهدویتغرب و مهدویت
وظایف ما در عصر غیبتهنر و فرهنگ مهدویت
montazar.net

سایت های وابسته
 Could not add IP : Data too long for column 'user_agent' at row 1